دیروز خونهی آقایی بودیم. حسابی همه دور هم جمع. دایی علی عکساتو آنلاین چاپ میکنه و آقایی چپ و راست میذاره دور و بر خودش. دوستت داره؛ عجیب دوستت داره! کلی هم ابراز احساسات میکنه بهت، اونقده که همه فهمیدن و براشون جالب شده...
اینم عکسای جمعه خونهی آقایی
آب دهن آویزون...
دو روز پیش تازه کشف کردیم که گوشهات کُپ گوشهای ری رایی شده. جالب این که گوشهای ری رایی از اول نیم بل بود ولی گوشهای تو اول چسبیده بود ولی بعد این شکلی شده! امیدوارم خیال باز شدن بیشتر از اینو نداشته باشن، اون وقت میشن آیینهی اتوبوس... بوس... بوس...
موسیام، کانی انا الله یافتم
نور پاک و طور سینا دیدهام
هر که در من دید چشمش خیره ماند
ز آنکه من نور تجلی دیدهام... (خاقانی)
من فدای تو، به جای همه گلها تو بخند...