من و پسرم سینا

تو چراغ طور سینا تو هزار بحر و مینا ....... بجز از تو جان مَبینا تو چنین شکر چرایی

من و پسرم سینا

تو چراغ طور سینا تو هزار بحر و مینا ....... بجز از تو جان مَبینا تو چنین شکر چرایی

دشمن خواب

امروز چهارمین روزی میشه که به طور مستقل و حرفه ای چهار دست و پا می ری و حسابی توی خونه جولان میدی. کلمات اخه و جیزه به کرات استفاده میشه برات و ...
امان از خوابت که داره روز به روز کمتر و سبک تر میشه. تمام برنامه هام به هم میخوره با کم خوابیت و یاد ری را می افتم که پدر ما رو سر خوابیدن در می آورد. اون هنوز هم با خواب دشمنه و به این راحتی ها تسلیمش نمیشه. به گمونم تو هم چیزی در همین مایه ها باشی سینا خان!

نظرات 2 + ارسال نظر
ساناز(خاطرات ما تا امروز) دوشنبه 30 تیر 1393 ساعت 12:08

سلام.چهار دست و پا رفتن اقا پسرت یعنی 4چشمی دنبال کردنش که خدایی نکرده چیزی نندازه.واسه پسر من که زود 4دست و پا رفتن اما از الان غصه ام گرفته چیجوری وسایلو از دستش دور نگهدارم.اخ کم خوابی بچه ها یعنی کم خوابی مادر و وای وای.خدا صبرت بده

آره واقعا سخته ساناز جان.

خروس بی محل سه‌شنبه 24 تیر 1393 ساعت 13:05

چقدر خوب.پس موسی خان کم کم داره راه میفته.کارت سخت تر میشه.چون مراقبت بیشتری میطلبه.هنوز روزهای جیغ کشیدنت موندهاما از عهده اش بر میای.حتما.

گزارشی از مراسم افطاری امسال مخابره نشد.احتمالا موسی داری و مهمانداری بطور همزمان میسر نیست.

خوشحالیم که خوشحالید

بعله موسی خان هم دست کمی از خواهرش در این مورد نداره.
از مهمون هم خبری نیست. کلا در انزوا به سر میبریم خروس خان.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.