من و پسرم سینا

تو چراغ طور سینا تو هزار بحر و مینا ....... بجز از تو جان مَبینا تو چنین شکر چرایی

من و پسرم سینا

تو چراغ طور سینا تو هزار بحر و مینا ....... بجز از تو جان مَبینا تو چنین شکر چرایی

یه مامانی خوشحال!

الان که این جا نشستم و دارم اینا رو تایپ میکنم حس خوبی دارم. علتش هم اینه که دو سه روزه که ری را به تو نزدیکتر شده. گاهی که میخوام بخوابونمت ازم میخواد که این کار رو نکنم و یا مثل الان تو رو با روروئک برده توی اتاق خودش و نمیدونم چه میکنید. فقط صدای تکونهای روروئک به گوشم میرسه.
امروز وارد هفت ماهگیت شدی. هنوز واکسنت رو نزدم. دیروز کمی فرنی برات درست کردم ولی (احتمالا) به خاطر شباهتش به داروت که دارم این روزها بهت میدم ، از خوردنش سرباز زدی.
چهار پنج روز هم میشه که بابایی کچلت کرده و اصلا دلم نمیاد ازت عکس بگیرم. واقعا ناراحتم از این بابت. شبیه ای کیو سان شدی. فقط همینو بگم.
این روزها یار غار من تویی پسرکم، سینای من! همیشه باش.
نظرات 3 + ارسال نظر
خروس بی محل یکشنبه 4 خرداد 1393 ساعت 18:58

جدی میگی؟موسی الان کچل شده توسط باباش.اکثرا باباها از دست بچه ها کچل میشن.چطور خونه شما بچه از دست باباش کچل شده.

تا دیر نشده با دوربین 16 مگاپیکسلی چند تا عکس ازش بذار .گاو کدخدا لحظه شماری میکنه واسه دیدنش.در ضمن غیر از کچل کردن بچه تو این سن و سال مگه راهی دیگه هم هست.مامانا انتظار دارن پدرها بچه ها رو ببرن آرایشگاه.ولی بچه رو صندلی آرایشگاه نمی شینه.راهی جز کچل شدنشون نیست.البته فرعون کچل بوده.ولی ندیده بودیم موسی هم کچل بشه.

حالا می بینی!

مامان مانی شنبه 3 خرداد 1393 ساعت 08:55 http://manikocholo.blogfa.com

دا رو شکر که یه کمک دست داری عزیزم
بهتر شد موهاش رو کوتاه کردین الان بهترین فصله و موهاش هم بهتر میشه گلم
ببوس شازده کوچولوت رو

آره والا!

ساناز پنج‌شنبه 1 خرداد 1393 ساعت 12:53

سلام.چه خوب که دختر گلت همراهیت میکنه.امیدوارم عشق خواهر و برادری بینشون بیشتر و بیشتر شه.
بابت موی اقا پسرت باید بگم ،اقا پسرت همه جوره خوردنیه

مرسی ساناز جان.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.