تا قبل از این فکر میکردم هیچ بنی بشری در سبُک خوابی به پای ری رای سابق بر این (یکی دو ساله) نخواهد رسید ولی حالا، همین جا، باید اعتراف کنم برادر کوچیکش سینا خان دست ایشون رو از پشت بسته. خدا صبر اساسی به من بده.
از چهار صبح که بیداره هیچ، در طول روز هم با سلام و صلوات باید ممنونش باشم نیم ساعت خواب دامنه دار داشته باشه.
بگذریم این بهر درد دل بود. ما که به بدتر از ایناشم عادت داریم.
پسرمون به مرز چهل روزگی داره نزدیک میشه. همون طور که گفتم خوابش هنوز تنظیم نیست، تقریبا نوع گریههاش برام مشخص میکنه که چی میخواد. برخلاف ری را خیلی جیغ میزنه و زود با جیغ و گریه به خواستهش میرسه.
دیگه اینکه خندههای آگاهانهش هم شروع شده و مخصوصا به خودِ من عکس العمل نشون میده.
قند عسل هی داره شیرین تر و پدردرآورتر میشه خلاصه...
سلام
نا سلامتی مردیه برای خودش برای هر چیزی که گریه نمیکنه.
راستی سینا خان شما که صبح زود بیدار میشه بفرستش دو تا سنگک برشته کنجد فراورن بگیره خب.
همیشه سلامت باشید.
از طرف سینا
قند عسل به کره زمین خوش اومدی
مرسی عمو خروس!