من و پسرم سینا
تو چراغ طور سینا تو هزار بحر و مینا ....... بجز از تو جان مَبینا تو چنین شکر چراییمن و پسرم سینا
تو چراغ طور سینا تو هزار بحر و مینا ....... بجز از تو جان مَبینا تو چنین شکر چراییپیوندها
جدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
- فروردین 1395 1
- آبان 1394 2
- مهر 1394 2
- مرداد 1394 3
- اردیبهشت 1394 1
- فروردین 1394 2
- اسفند 1393 2
- بهمن 1393 1
- دی 1393 1
- آذر 1393 4
- آبان 1393 1
- مهر 1393 1
- شهریور 1393 2
- مرداد 1393 2
- تیر 1393 2
- خرداد 1393 3
- اردیبهشت 1393 5
- فروردین 1393 5
- اسفند 1392 4
- بهمن 1392 8
- دی 1392 6
- آذر 1392 5
جستجو
آمار : 27146 بازدید
Powered by Blogsky
تولدت مبارک زندگی
تولد یک سالگیت خونه ی آقایی ، مختصر برگزار شد. خوشحالیم از بودنت کنارمون. وجودت همه عشق و سرزندگی و محبت خداست. ممنونتیم خدا، مزه ی عشق رو چشوندی دوبار به ما...
لیلا
سه‌شنبه 11 آذر 1393 ساعت 23:29
یک سال گذشت .من ک اومدم و هر بار تو تصویر بزرگ شدنشو دیدم و زود گذشت و شما با لحظه لحظه ش نفس کشیدید و لذت بردید و زحمت کشیدید تا به اینجا رسید ...خیلی خیلی موبارک باشه اول به شما بعد هم به سینا خان
مرسی عطیه جان. بوس
سلام
مبارک باشه.بالاخره جشن برگزار شد
حداقل یه کلاه مخروطی تولد میذاشتید سر باباش اینقدر هم مختصر نباشه
فرعون هم که حضور نداره....ای ی ی بابا....
یاد کلاه نبودیم وگرنه یه عالمه کلاه داشتیم!