امروز چهارمین روزی میشه که به طور مستقل و حرفه ای چهار دست و پا می ری و حسابی توی خونه جولان میدی. کلمات اخه و جیزه به کرات استفاده میشه برات و ...
امان از خوابت که داره روز به روز کمتر و سبک تر میشه. تمام برنامه هام به هم میخوره با کم خوابیت و یاد ری را می افتم که پدر ما رو سر خوابیدن در می آورد. اون هنوز هم با خواب دشمنه و به این راحتی ها تسلیمش نمیشه. به گمونم تو هم چیزی در همین مایه ها باشی سینا خان!
سینای ما هفت ماهگی رو هم پشت سر گذاشت. چند روزی هست داره تلاش میکنه خودش بشینه و گاهی هم موفق میشه. باید مدام حواسمون بهش باشه وگرنه سر از جاهایی در میاره که دیدنیه.
شکار لحظه های فضولی سینا خان
این چند روز کمی تا قسمتی مریض هم شده و دماغش کیپه و سرفه میکنه. هیچ کلمه ی خاصی رو هنوز ادا نمیکنه و ما همچنان منتظریم که دندون دربیاره و یا حرفی بزنه. غذاش هم بهتر شده و خیلی معمولی استقبال میکنه از دستپخت مامان.