من قبلهٔ جانهاام، من کعبهٔ دلهاام
من مسجد آن عرشم، نی مسجد آدینه
من آینهٔ صافم، نی آینهٔ تیره
من سینهٔ سیناام، نی سینهٔ پرکینه (مولانا)
وقتی با نگاه و اصوات مخصوص به خودت باهام حرف می زنی، نمی تونم بگم چه حسی دارم. فقط انگار یه فرشته از آسمون رسیده روی زمین، کنار من، داره با زبون خودش باهام حرف میزنه. جنسش از این دسته...
عالی
